محل تبلیغات شما

ترجیح بند هاتف اصفهانی . برگه ی چهارم

شرح وتفسیر ترجیح بند هاتف اصفهانی

هاتف اقرار دارد که عاشق است :
"عاشقم دردناک و حاجتمند "

 


در بندهای یک و سه در تب و تاب عشق است که جرعه ای سر می کشد و از رنج عقل و هوش فارغ می شود .
در بند چهار ثمره های اعجاز آمیز عشق را با زبانی شیوا توصیف می کند .
در بندهای یک و دو ، وحدت مذاهب را در
پرتو عشق بیان کرده ،
و در بند چهار ، وحدت و برابری بشر را از همه ی جهات اشاره می کند .
هاتف کلی گویی نکرده بل که اشاره می کند که سالک راه عشق پس از ورود به اقلیم عشق ، دل سودا زده ی خود را در گرو مبداء واحد می بیند و به عین الیقین مشاهده می کند که همه جا را نور حق فرا گرفته و حال کشف و شهود بر او تحقق می یابد .
محمود شبستری در گلشن راز همین مقام را در حکم رها شدن از پوست و رسیدن به مغز اشاره کرده
هاتف ادامه می دهد که چهره ی معشوق از در و دیوار به وضوح متجلی است اما جای تعجب دارد که در یک فضای بیکران نورانی ، تو در جستجوی شمعی و حال آنکه آفتاب درخشان با پرتو تابناک خود همه ی آفاق را روشن کرده است .
بر خلاف بند چهارم که گفته چشم دل را باید باز کرد ، در بند پنجم توصیه می کند
که چشم سر را بگشا و در گلستان سرسبز صفای آب زلال را در گل و خار ببین
که از این آب بیرنگ در گلستان
صد هزاران رنگ زیبا بر چهره ی لاله و گل نقش بسته ، پس هر دو چشم سر و چشم سر لازم و موم هستند.

در بند یک : پرده اول
سالک راه  ، نو سفری است که آمادگی کامل برای طی طریق را دارد و با سوز عشق
و جذبه ی شوق بهر سو حیرت زده می شتابد
زیرا مقصد خود را درست نمی داند
ولی شوق دیدار او را به سوی دیر مغان
می کشاند .
در پرده ی دوم ، سالک را در کلیسا می بینیم که با " دلبد ترسا " سرگرم گفتگوست
در پرده سوم ، او را در " کوی باده فروش " می بینیم .
با انکه از   همه جا بانگ توحید بلند است اما این نداها هنوز در اعماق دل این سالک ظاهرا اثر نکرده . اندک اندک تمام مجموع جذبه ها او را از حالی به حالی می برد و تحولی روحی در وی پدید می آورد که در پرده ی چهارم
( بند چهارم ) اشاره می کند که از علم الیقین می گذرد و به مرتبه ی عین الیقین می رسد .
از این بند است که می گوید : چشم دل باز کن
یعنی بدون انکه از چشم سر غافل گردد و رسالتش را کم نمایی چشم دل را باز کن تا نادیدنی ها را به بینی .
در آغاز بند پنج به همه کسانی که چشم معنی دارند می گوید که پرتو دوست در همه جا تجلی دارد و شما که ادعای بصیرت دارید چگونه است که این نور گسترده را نمی بینید ؟
در سراسر بند چهار هاتف تلازم مشاهده و عشق را توجیه نموده ، او باطن انسان را آیینه ی درخشنده ای دانسته و می داند که همه ی مظاهر زیبایی عالم در آن منعکس است
فقط تفاوت در این است که انسان با چه چشمی در آن نظاره کند
با چشم سر یا با چشم دل ؟

ادامه دارد.

ترجیح بند هاتف اصفهانی ، برگه ی ششم

ترجیح بند هاتف اصفهانی ، برگه ی پنجم

ترجیح بند هاتف اصفهانی ، برگه ی چهارم

ی ,بند ,، ,چشم ,سر ,دل ,می کند ,چشم سر ,است که ,را در ,در بند

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها